آیا می شود بیش از ۱۱۰ سکه مهریه را مطالبه کرد ؟
سقف مطالبه مهریه چقدر است ؟
در فصل ازدواج و ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده آمده است که اگر مهریه بیش از ۱۱۰ سکه باشد پرداخت آن مشروط به توانایی مالی زوج است.
طبق این قانون میزان مهریه متعارف ۱۱۰ سکه بهار آزادی است که مرد موظف است آن را پرداخت کند و وصول آن مشمول مقررات ماده ۲ قانون اجرای محکومیتهای مالی است، در صورتی که مهریه سقف مذکور را رد کند، دادگاه تمکن مالی مرد را برای پرداخت بررسی میکند و تصمیم میگیرد که فرد زندانی شود یا خیریعنی فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است.
با این حال تمام کسانی که تمکن مالی پرداخت ۱۱۰ سکه را نداشته باشند، به زندان میروند. رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.
آیا سقف مطالبه مهریه۱۱۰ سکه است؟
در اینجا سه حالت می توان متصور شد:
حالت اول
مهریه کمتر از ۱۱۰ سکه است: که در اینصورت باید تمامی مهریه پرداخت شود، درغیراینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (مطابق ماده ۲ قانون محکومیت های مالی)
حالت دوم
مهریه دقیقاً ۱۱۰ سکه است: که مانند حالت اول باید تمامی مهریه پرداخت شود، در غیر اینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (طبق ماده ۲ قانون محکومیت های مالی کسانی که برای پرداخت ۱۱۰ سکه اقدام نکنند، راهی زندان می گردند.)
حالت سوم
مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تعیین شده است: که در این وضعیت، در ابتدا باید ۱۱۰ سکه مطابق قانون پرداخت گردد. (و در صورت امتناع از پرداخت، مطابق ماده۲ محکومیت های مالی زندان در انتظار فرد خاطی است) سپس دادگاه تمکن مالی فرد را بررسی کرده و مطابق وضعیت مالی و تمکن وی تصمیم گیری خواهد نمود.
ماده ۲۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی : هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تادیه ننماید دادگاه او را الزام به تادیه نموده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا می نماید در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم له ، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد .
(ماده ۲۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ، تقاضای طلبکار در بازداشت کردن بدهکار تا زمان پرداخت و حصول برائت ذمه را به رسمیت شناخته است)
نکات مهم دعوای مطالبه مهریه
- در تعلق مهریه به زوجه بعد از انحلال نکاح در صورت عندالمطالبه بودن شبهه ای نیست. ولی در میزان مهریه ای که به زن تعلق خواهد گرفت نیاز به بررسی بیشتر مواد قانونی داریم.
- قانونگذار در اصلاح مواد مربوط به مطالبه مهریه از سوی زوجه در قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۹۱ به روند فزاینده ی پرونده ها و حبس های ناشی از عدم پرداخت مهریه از سوی زوج، خاتمه داد و با تعیین سقف برای مطالبه از سوی زوجه به نظام مند کردن این نهاد پرداخت.
- برای مطالبه مهریه از سوی زوجه در ابتدا باید توجه کرد میزان مهریه تعیین شده از سوی طرفین چه مقدار است. اگر میزان مهریه تعیین شده تا ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، قانونگذار نحوه وصول این میزان را در مواد آغازین قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی معین کرده.
- لازم به ذکر است اثبات ملائت (دارا بودن) زوج از سوی زوجه تا سقف ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن لازم نمی باشد.
- طبق ماده ۱ قانون نحوی اجرای محکومیت های مالی: ” هر کس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی(مثلا مهریه) به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری کند، هرگاه محکوم به عین معین باشد آن مال اخذ و به محکوم له تسلیم می شود و در صورتی که رد عین ممکن نباشد یا محکوم به عین معین نباشد، اموال محکوم علیه (زوج) با رعایت مستثنیات دین و مطابق قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوط،توقیف و از محل آن حسب مورد محکوم به یا مثل یا قیمت آن استیفاء می شود.
- طبق ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومی های مالی: مرجع اجرا کننده رای اعم از قسمت اجرای دادگاه صادرکننده اجرائیه یا مجری نیابت، مکلف است به تقاضای محکوم له از طرق پیش بینی شده در این قانون و نیز به هر نحو دیگر که قانونا ممکن باشد، نسبت به شناسایی اموال محکوم علیه و توقیف آن به میزان محکوم به اقدام کند.” و طبق تبصره این ماده: ” در موردی که محکوم به عین معین بوده و محکوم له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجرا کننده رای مکلف به شناسایی و توقیف آن مال است.”
- در ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قانونگذار ضمانت اجرای حبس را در نظر گرفته که طبق این ماده: گ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکمیا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.”
- اما چنانچه میزان مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن تعیین شود، نحوه مطالبه آن تغییر پیدا خواهد کرد.
- در نتیجه زوجه برای مطالبه مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باید ملائت( دارا بودن ) زوج را اثبات نماید و حتی در صورت اثبات ملائت زوج از سوی زوجه و عدم پرداخت مهر از سوی زوج که زوجه توانسته ملائتش را اثبات کند، ضمانت اجرای حبس اجرا نمی گردد و صرفا با معرفی مال( اعم از منقول یا غیرمنقول ) از طرف زوجه یا وکیل ایشان نسبت به توقیف آن از طرف مرجع قضایی اقدام خواهد شد.
- تمام احکامی که از سوی دادگاههای بدوی صادر میشود تنها زمانی قابل اجرا است که این احکام به قطعیت برسد.رسیدن به قطعیت حکم نیز معمولا به دو شکل و شیوه مشخص اتفاق میافتد.
الف- شکل اول این است که هر دو طرف حکم را میپذیرند و با نوشتن این جمله که «نسبت به حکم صادره اعتراضی ندارم و حق تجدیدنظرخواهی را از خودم سلب میکنم» موافقت خود را با حکم صادره اعلام میکنند.
ب- شکل دوم هم این است که با اعتراض یکی از طرفین پرونده و یا هر دو طرف نسبت به حکم صادرشده، پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال میشود تا نسبت به اعتراض هر دو طرف پرونده رسیدگی گردد.
- واقعیت موجود در دادگاههای خانواده نشان میدهد که در اغلب موارد زنان و مردان حکم دادگاه بدوی درباره اعسار و تقسیط مهریه را نمیپذیرند و با اعتراض نسبت به این حکم، شانس خود را برای به دست آوردن رای مطلوب امتحان میکنند. علت این مساله هم کاملا روشن است. در اغلب موارد مردان نسبت به هر نوع تقسیطی اعتراض دارند و میخواهند تا حد ممکن پیشقسط و اقساط کمتری بپردازند.زنان هم که معمولا مسیری سخت و طولانی را برای به دست آوردن مهریه طی کردهاند همیشه میخواهند حاصل جنگ و گریز طولانی خود را با پیش قسطی چرب و نرمتر و اقساط ماهانه بیشتری دریافت کنند اما اگر مردی همان حکم دادگاه اولیه را بپذیرد و در زمان صدور حکم در زندان و یا در مرخصی باشد، با پرداخت مهریه، نیم عشر و هزینه دادرسی بلافاصه از زندان آزاد میشود و دیگر نیازی نیست تا منتظر قطعی شدن حکم بماند.
- مرحله تجدیدنظرخواهی برای اغلب مردانی که به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان به سر میبرند مرحلهای سخت و عذابآور است. طبق قانون هریک از طرفین میتوانند تا ۲۰ روز پس از ابلاغ حکم نسبت به آن تقاضای تجدیدنظرخواهی کنند. تقاضای تجدیدنظرخواهی هم اغلب به این شکل است که فرد تجدیدنظر خواه با ارائه دادخواستی جداگانه لایحه تجدیدنظرخواهی خود را به دادگاه ارائه میدهد.
- در مورد مهریه اغلب زنان با هدف آزار و اذیت همسر خود ارائه لایحه تجدیدنظرخواهی را معمولا به آخرین روز واگذار میکنند و به همین دلیل مرد مدت زمانی طولانیتر را در زندان میماند. البته درباره مردانی که در زندان حضور دارند، دادگاه معمولا صدور، تایپ و ابلاغ حکم را با سرعت بیشتری انجام میدهد اما برای زندانی یک روز هم یک روز است.
- بررسی پروندهها در دادگاه تجدیدنظر معمولا چندان طولانی نیست. پروندهای هم که در آن مرد زندانی باشد با سرعت بیشتری مورد رسیدگی قرار میگیرد. تجربه نشان داده معمولا دادگاه تجدیدنظر در صورت زندانی بودن مرد در حکم صادره مهریه تخفیف میدهد و پیشقسط و قسط را کم میکند. این اتفاق در صورتی رخ میدهد که زن دلایل قانعکنندهای را در رد دادخواست تجدیدنظرخواهی مرد به دادگاه ارائه نکند اما در صورتی که دلایل کافی از سوی زن به دادگاه ارائه شود وضعیت فرق میکند.
- دادگاه تجدیدنظر بعد از بررسی پرونده و صدور حکم، پرونده را به دادگاه بدوی میرساند. در این مرحله مرد و یا یکی از بستگان او میتوانند برای پرداخت مهریه اقدام و در قالب نامهای به دادگاه «تقاضای اجرای حکم» را مطرح کنند. دادگاه نیز با ارسال نامهای برای شعبه اجرای احکام قطعی شدن رای را تایید و پرداخت قسط را بدون مانع عنوان میکند. پرداختکننده مهریه علاوه بر پرداخت قسط اول باید نیم عشر را نیز پرداخت کند.
- ممکن است در صورت زیاد بودن نیم عشر اجرای احکام این مبلغ را نیز قسطی کند اما در اغلب موارد به دلیل اینکه این پول به طور مستقیم به خزانه دولت واریز میشود و دولت هم به سادگی از حق خودش نمیگذرد، این مبلغ به صورت نقد دریافت میشود. با پرداخت پیشقسط و قسط اول و نیم عشر و دیگر هزینهها همچون: هزینه دادرسی، اجرای احکام در اولین فرصت نامهای برای زندان مینویسد و در نامه عنوان میشود که زندانی مهریه با توجه به پرداخت اولین قسط و در موارد اندکی به دلیل گذشت شاکی در صورتی که به دلیل جرم دیگری در زندان حضور ندارد میتواند از زندان آزاد شود.
- این نامه با پیک مخصوص دادگاه بلافاصله برای زندان ارسال میشود و معمولا بعد از غروب آفتاب زندانی در صورتی که در داخل زندان جرمی مرتکب نشده باشد که مجازات داشته باشد از زندان آزاد میشود و به زندگی خود بازمیگردد.
- در تمامی احکام مالی مربوط به مهریه و نفقه این نکته ذکر میشود که در صورت عدم پرداخت مهریه یا نفقه از سوی مرد، با درخواست زن بار دیگر مرد بازداشت خواهد شد. معنی این جمله این است که مرد باید ماه به ماه و در تاریخی مشخص بدهی خود را پرداخت کند. اگر در پرداخت بدهی تاخیری رخ دهد اجرای احکام معمولا تا ده روز حکم جلب صادر نمیکند اما در قبال دریافت با تاخیر مهریه، به میزان قیمت سکه در همان روز یکبیستم از مرد جریمه میگیرد.
- بعد از ۱۰۰ روز نیز در صورتی که زن تقاضای جلب همسرش را مطرح کند، پرونده اجرای احکام به شعبه رسیدگی کننده ارسال و با بررسی پرونده توسط قاضی و موافقت او، اجرای احکام نیز دوباره حکم جلب تازهای صادر میکند.در چنین مواردی برخی از مردان که توانایی پرداخت مهریه را ندارند با مراجعه به قاضی پرونده از او میخواهند تا مثلا برای یک هفته به آنها مهلت دهند.
- در صورت موافقت، قاضی پرونده را تا مدتی که مهلت داده به اجرای احکام ارسال نمیکند و مرد میتواند بدهی خود را با تاخیر و البته جریمه بپردازد و دیگر ترس از حکم جلب را هم نداشته باشد.
ضمانت اجرای عدم پرداخت اقساط مهریه
مهریه یک بدهی است که با نظر دادگاه به جای پرداخت یکباره به شکل قسطی دریافت میشود و این مساله هیچ تاثیر خاصی در ماهیت آن ندارد. برخی مردان تصور میکنند بعد از پرداخت چند قسط مهریه میتوانند دیگر آن را نپردازند اما باید به این مساله توجه کرد که در صورت عدم پرداخت این دین، مهریه از حالت اقساط به حالت «حال» در میآید و اصطلاحا این دین «حال» میشود و با منتفی شدن حالت «اقساط» مرد مجبور خواهد شد تا تمامی آن را به شکل نقد بپردازد و دیگر امکان قسطی شدن آن وجود ندارد.
برخی تصورات غلط دیگر هم درباره مهریه وجود دارد که معمولا در زندان به مردان القا میشود. یکی از این تصورات این است که مرد میتواند چند قسط از مهریه را در اجرای احکام دادگاه بپردازد و پس از آن میتواند با هدف اذیت و آزار زن اقساط دیگر را در دادگاههای شهرهای دیگر بپردازد. آموزش غلط دیگر دوران زندان هم این است که مرد میتواند سکههای تقلبی را به جای سکه واقعی به همسرش بپرازد یا اینکه دو قسط را بدهد و بعد یک قسط را ندهد.
در پاسخ به چنین نکاتی باید بگوییم مهریه تنها در شعبهای از اجرای احکام قابل پرداخت است که در آن پرونده تشکیل شده باشد و اساسا هیچ کدام از دادگاههای خانواده دیگر در سراسر کشور اقساط مهریه را از مرد دریافت نمیکنند مگر آنکه پروندهای در آن شهر تشکیل شده باشد. این مساله هم تنها در شرایطی رخ میدهد که محل زندگی یا کار مرد به شهری دیگر منتقل شود و او بتواند این تغییر جغرافیایی را با دلایل کافی به دادگاه اثبات کند.
در آن صورت پرونده نیز ممکن است به آن شهر منتقل شود. البته مهریه از سوی اعضای خانواده، دوستان، پیک موتوری و… هم قابل پرداخت است تا هیچ مردی به بهانههایی مانند: حضور در ماموریت کاری، بیماری احتمالی، گرفتاری شغلی و… از زیر پرداخت این دین شانه خالی نکند. در اغلب دادگاهها هم بابت پرداخت مهریه از فرد مراجعهکننده امضا گرفته میشود تا حضور او در دادگاه اثبات شود.
در پرداخت سکه نیز معمولا امکان انجام هیچ تقلبی وجود ندارد زیرا به دلیل برخی تقلبهای گسترده مدتی است در اغلب دادگاههای خانواده فضایی برای فروش سکه به وجود آمده که مردان با مراجعه به این بخش، سکه مورد نیاز خود را تهیه و فروشنده نیز در پاکتی سربسته این سکه را قرار داده و به دست مرد میدهد. مردان پس از دریافت این پاکت باید به شعبه اجرای احکامیکه در آن پرونده دارند مراجعه کرده و با بیان این عبارت که «میخوام سکه بدم» پرونده خود را دریافت کنند.
پرونده اجرای احکام به دست مدیر این بخش داده میشود و او بعد از دریافت سکه رسیدی دوبرگی را امضا میکند. یک برگ از این رسید به مرد داده میشود و برگ دیگر در پرونده قرار میگیرد. تاریخ دریافت سکه نیز بسته به حکم صادره متفاوت است. اگر حکم تقسیط مهریه در دادگاه بدوی با عدم اعتراض هر دو طرف به قطعیت برسد، تاریخ ابلاغ حکم ملاک زمان پرداخت مهریه است.
مثلا اگر حکمی در روز هفدهم ماه به مرد ابلاغ شود او باید هفدهم هر ماه برای پرداخت مهریه مراجعه کند. درباره دادگاه تجدیدنظر این مساله ملاک نیست و پرداخت مهریه باید از تاریخ صدور حکم انجام شود. مثلا اگر دادگاه در تاریخ پانزدهم ماه حکم خود را صادر کند و این حکم ده روز بعد به دست مرد برسد، مرد باید قسط اول خود را مطابق با تاریخ صدور حکم بپردازد و از این پس در تاریخ پانزدهم هر ماه برای پرداخت سکه به اجرای احکام مراجعه کند.
میتوان پرداخت مهریه را هم بر اساس تاریخ مشخصی منظم کرد و مثلا با جلو انداختن یک قسط، قسطهای بعدی را در اول، وسط یا آخر ماه داد. اگر هم تاریخ پرداخت مهریه با یک روز تعطیل مصادف باشد، باید روز بعد برای پرداخت مهریه به دادگاه مراجعه کرد. در مجموع بهتر است مردان بدهکار مهریه را هم مانند یکی از اقساط زندگی خود فرض کنند و تلاش کنند در این مورد هم خوشحساب باشند.
رسید دومی که در پرونده اجرای احکام قرار میگیرد، برای این است تا بعد از مراجعه زن و پس از احراز هویت او، توسط زن امضا و مزین به اثر انگشت میشود و پس از آن سکه به او تحویل داده شود. برخلاف تحویل سکه، دریافت آن معمولا فقط شامل حال زن میشود و اعضای خانواده و اقوام نمیتوانند برای دریافت سکه به دادگاه مراجعه کنند.
تکلیف اقساط مهریه بعد از صدور حکم
با آغاز پرداخت مهریه دیگر زن و مرد کاری با دادگاه صادرکننده حکم ندارند و تنها محل مراجعه آنها اجرای احکام است. حجم فعالیتهایی که در اجرای احکام انجام میشود، به نسبت شعبههای عادی دادگاه بیشتر و متراکمتر است و به دلیل اینکه در این بخش قرار است حق و حقوقی زنده شود، گاه میان مراجعهکنندگان و کارمندان این بخش درگیریهای لفظی و فیزیکی رخ میدهد.
برخی مراجعهکنندگان به دادگاه تصور میکنند کارمندان اجرای احکام درصدی از مهریه یا نفقه را خود دریافت میکنند، در صورتی که این تصور کاملا غلط است و افراد حاضر در این بخش از بابت هیچ پروندهای نفعی نمیبرند.
وجود اجرای احکام فایدههای زیادی دارد که به زودی برای مراجعهکنندگان معلوم میشود. این محل «واسطه»ای میان همسران است تا از این طریق ارتباطهای مالی آنها بدون خون و خونریزی! انجام شود. تصور کنید مردی که میخواهد مهریه همسرش را بدهد، هر ماه قرار باشد او را ببیند. مطمئنا افزایش و کاهش قیمت سکه و نیز مسائل گذشته و چیزهای جزیی هر بار اعصاب او را خرد میکند و ممکن است در یکی از همین پرداختها، او یک دست کتک هم تقدیم همسرش کند! یا اینکه زنی مهریهاش را بگیرد و بعد منکر دریافت آن شود! مطمئنا اگر اجرای احکام نبود، با اتفاقهایی از این دست، خبرنگاران صفحههای حوادث روزنامهها دیگر نیازی به انعکاس اخبار سرقتهای مسلحانه و قاچاق مواد مخدر نداشتند، چون همین دریافت و پرداخت مهریه و نفقه میتوانست جرم و جنایتهای فراوانی ایجاد کند، اما در اجرای احکام در مقابل هر پرداختی «رسید معتبر» ارائه میشود و این مساله سبب میشود هیچیک از طرفین نتوانند چیزی را انکار کنند حتی اجرای احکام برخی از دادگاهها وضعیتی ایجاد کرده که مثلا در فاصله ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲ ظهر سکه دریافت میکند و از ساعت ۱۳تا۱۴ سکه تحویل میدهد تا به این ترتیب هیچ امکانی برای رویارویی بدهکار و طلبکار و امکان برخورد آنها وجود نداشته باشد.
در پایان به مردان توصیه میشود برخلاف شعبههای دادگاه، اخطاریههای اجرای احکام را جدی بگیرند، زیرا هر نوع بیاعتنایی به این اخطاریهها ممکن است منجر به دستگیری یا ضبط اموال آنها شود.
اما این قانون تا چه حد میتواند به منطقی کردن میزان مهریه تعیین شده از سوی خانوادهها منجر شود و آیا این اقدام زمینه سوء استفادهها را فراهم نمیکند؟
ورود افراط گونه مجلس به بحث مهریه
ورود دولت و نمایندگان مجلس از سه سال قبل تاکنون به بحث مهریه موافقان و مخالفان زیادی را داشته است. مخالفان این موضوع با بیان این که مهریه موضوعی شرعی است و نباید در آن دخالت کرد ورود دولت و قانونگذار به این موضوع را مذموم شمرده و آن را باعث بروز مشکلات جدید در جامعه عنوان میکنند.
تعیین مهریه یک باور اجتماعی و سنت تاریخی است، در دهه اخیر تعیین مهریههای غیر متعارف مثل سکه به ارتفاع قله دماوند، به اندازه تاریخ تولد یا مهریههای غیر متعارف مثل یک تن پوست پیاز، یک خرمن گل سرخ، دو قوی وحشی و نظایر اینها هر چند که ارزش مالی نداشتهاند اما باعث ایجاد رقابت منفی بین خانوادهها و جوانان و به طور غیر مستقیم سبب کاهش ازدواج شدهاند.
ورود قانونگذاران به موضوع مهریه جای تامل دارد چرا که از نظر شرع اسلام و عرف و سنت مهریه حقی است که با توافق یک زن و شوهر تعیین میشود و نمیتوان برای آن کف و سقفی تعیین کرد چرا که چنین رفتارهایی باعث بروز ناهنجاریهای دیگر میشود، یعنی ممکن است در ظاهر یک قانون رعایت شود اما در کنار آن و بر اساس توافق مخفیانه رفتارهای دیگری انجام شود.
چنین قانونی فقط میتواند آمار زندانیان را بالا برده و باعث بروز قانون شکنیهای دیگری شود به جای اینگونه قوانین و ضوابط بهتر است در جامعه فرهنگسازی انجام شود. یعنی کارشناسان و صاحبنظران در رسانهها، هنرمندان در فیلمها و سریالها به موضوع مهریه بپردازند و خانواده و فرزندان آنها را از رقابتهای منفی بازدارند.
تعیین سقف برای مهریه نه تنها غیر مقدور است بلکه ممکن است باعث بروز دروغگویی شود چرا که هیچ کس تمکن و توانایی مالی خود را برای دیگران بروز نمیدهد پس اتفاقی که خواهد افتاد بیان عدم توانایی در پرداخت است که نتیجه آن زندان خواهد بود و تصور میکنم این حرکت فقط باعث بروز ناهنجاریهای رفتاری بیشتر و کاهش آمار ازدواج شود.
ویژگیها و خصوصیات مهریه
توجه به جایگاه اجتماعی و فرهنگی خانوادهها در تعیین مهریه موضوع دیگری است.در نظر گرفتن جایگاه خانواده و شرایط اجتماعی و فرهنگی دختر و پسر ایجاب میکند که مهریه شناور باشد. صدها سال است که در کشور ما موضوع مهریه بین جوانان وجود دارد به جای تصویب قوانین و تعیین حداکثر باید قوانینی تصویب شود که در همسان گزینی و شرایط قبل از ازدواج نظارت شود.
علاوه بر آن ممکن است بر اساس روابط عاطفی یک پسر علاقه داشته باشد که مهریهای زیادتر از حد معمول برای همسرش تعیین کند و نباید اینگونه خواستههای عاطفی متوقف شود. غلط یا درست بسیاری از خانوادهها مهریه را ملاک احترام به دختر و علاقه داماد به عروس تلقی میکنند. این یک باور تاریخی است که نمیتوان در چند روز و چند سال آن را تغییر داد.
مهریه نوعی احترام از ناحیه مرد به زن است، به تهران امروز میگوید: «مهریه تکریمی است که خداوند برای زن تعیین کرده است. اندازه و مقدار این مهریه هم به عهده زوجین گذاشته است. اصل واقعه یک کار ارتباطی، اجتماعی و اکرامی بین زن و شوهر است ولی در اثر نداشتن روشهای سالم این مسئله در خیلی جاها دچار یک بحران شده است.
مهریه در کشور ما به عنوان پشتوانه زن محسوب میشود، تاکید میکند: از نظر دینی مهریه پشتوانه نیست، بلکه دیدگاه اجتماعی باعث شده که مهریه به عنوان پشتوانه زن تلقی شود. بنابراین وقتی این دیدگاه تقویت میشود، مهریه را به عنوان پشتوانه حساب میکنند و فکر میکنند هر چقدر بالاتر برود و بیشتر شود، این پشتوانه قویتر است. در صورتی که دقیقا برعکس است. اما اگر بشود که با همکاری قوه قضائیه و دولت مبلغی را برای مهریه تعیین کنند خوب است.
دولت نباید نوع و میزان مهریه را تعیین کند، بلکه باید سقفی معین کند و بگوید در ازای بالاتر از میزان، تعهدی در برابر میزان بالای مهریه ندارد. دولت میتواند به طور قانونی اعلام کند که مثلا تا میزان ۵۰ یا ۱۰۰ سکه را قبول میکند. یعنی بگوید ما تعهدات تا این میزان سکه را تعقیب میکنیم و بقیه را ما دنبال نمیکنیم. اگر دولت تعقیب نکند باید خودشان از همدیگر بگیرند.
موضوع مهریه و میزان آن مدت هاست مورد بحث و بررسی است، این مطلب چیزی نیست که با قانون و اعمال قوه قاهره و تصویب قوانین آمره بتوان با آن برخورد کرد. تعیین مهریه تابعی است از اراده طرفین و این از مقولات و مواردی نیست که قانونگذار بتواند برای تقلیل یا تعدیل میزان آن دخالت کند. تعیین مالیات نیز کاری غیراصولی و بیهوده خواهد بود زیرا به تنظیم اسناد عادی و توافقهای محرمانه منتهی خواهد شد که ناچار کار دادگاهها را که هم اکنون نیز زیاد است زیادتر خواهد کرد.
با توجه به این که هنوز در کشور ما بیشتر خانمها استقلال مالی و اقتصادی ندارند، نمیتوان با اصل تعیین مهر به عنوان نوعی تضمین و تامین اقتصادی برای خانمها مخالفت کرد. هرچند که در بسیاری از موارد که مهریههای غیرعادی و سنگین به ماخذ سکههای طلا تعیین میشود، هم زن میداند که مرد امکان پرداخت آن را ندارد و هم مرد در موقعیت و وضعیتی نیست که حتی در درازمدت توان تهیه و پرداخت چنان مهریهای را داشته باشد.