دانستنی های حقوقی

 وکیل برای پیگیری پرونده درگیری، نزاع، ضرب و جرح و دعوا

وکیل برای ضرب و جرح

 

بررسی جرم ضرب و جرح عمدی

شرکت در درگیری بسته به میزان خسارت وارده، مجازات‌هایی چون قصاص، دیه و حبس را به دنبال دارد. گاهی اوقات یک عصبانیت، ‌باعث از کوره در رفتن فرد می‌شود. در این موارد کافی است فرد وارد نزاع شود، در این صورت نمی‌توان از عواقب آن جلوگیری کرد. اکنون به مفهوم نزاع جمعی و مقایسه آن با چند عنوان مجرمانه دیگر می‌پردازیم.
 

مفهوم نزاع دسته‌ جمعی

شرکت در منازعه یعنی روی آوردن به ضرب و جرح. یعنی دست زدن به جرم علیه اشخاص که تبعات حقوقی فراوانی برای افراد به‌ بار می‌آورد. از نظر حقوقی ضرب به صدماتی گفته می‌شود که ازهم‌گسیختگی ظاهری نسوج و خونریزی از بدن را همراه ندارد. پس کسی که در یک نزاع شرکت می‌کند و موجب ایجاد کبودی،‌ تورم، پیچ خوردن مفاصل و خون‌مردگی در بدن طرف نزاع می‌شود از نظر قانون مرتکب ضرب شده است.

ضرب معمولا با دست یا پا با تمام سنگینی بدن یا با استفاده از ابزاری مثل چوب، آهن یا سنگ اتفاق می‌افتد، ‌اما به هر حال ملاک تشخیص آن آسیب ظاهری بدون خونریزی است.در مقابل، جرح به آسیب‌هایی گفته می‌شود که با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد، مثل وقتی که کسی باعث ایجاد خراشیدگی، بریدگی یا پارگی در بدن فردی می‌شود. پس قطع عضو، سوختگی، شکستگی و بریدگی یا مواردی شبیه این‌ها از انواع جرح هستند.
 

ضرب و جرح عمدی

بیشتر کسانی که با دیگران درگیر می‌شوند شاید به فکرشان نرسد مجرمی هستند که مرتکب جرح عمدی شده اند. نظر قانونگذار در مورد این دسته از افراد کاملا واضح است. پس اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو، به دیگری صدمه بزند مرتکب جرم عمدی شده است. حتی زمانی که فرد قصد این عمل را نداشته باشد،‌ ولی نوع عمل او طوری باشد که عرفاً منجر به قطع یا جرح عضو شود، این جرم صادق است. مثل کسی که به قصد دور کردن کسی از صحنه درگیری یا ادب کردن او با چاقو به وی صدمه می‌زند.

چنین افرادی در محضر دادگاه اعلام می‌کنند هیچ قصد قبلی برای قطع یا جرح عضو فرد مصدوم نداشته‌اند، اما قاضی به آن‌ها خواهد گفت اگر چه او چنین قصدی نداشته، اما نوع وسیله‌ای که از آن برای انجام این کار استفاده کرده منجر به چنین نتیجه‌ای شده است.

اما گاهی اوقات فردی که مرتکب جرح عمدی شده نه قصد چنین کاری داشته و نه وسیله‌ای که از آن استفاده کرده یا نوع عمل او باعث بروز صدمه شده، بلکه عمل او نسبت به طرف مقابل به واسطه پیری، بیماری، ضعف جسمانی یا سن کم مصدوم منجر به قطع یا جرح عضو شده در حالی که صدمه‌زننده از این موضوع باخبر بوده است.
 

آثار عمدی بودن جنایت

 اگر قاضی تشخیص دهد قطع یا جرح عضو عمدی است مصدوم می‌تواند تقاضای قصاص کند که اگر مجرمیت ضارب اثبات شود با رعایت شرایطی قصاص خواهد شد. به این ترتیب باید در قصاص بین اعضا تساوی باشد، یعنی اگر کسی دست راست دیگری را شکست دست راست او به تقاضای مصدوم شکسته شود یعنی هر عضو در مقابل همان عضو و همان محل در مقابل همان محل. البته در اینجا یک استثناً وجود دارد.

به‌این صورت که اگر مجرم دست راست نداشته باشد دست چپ او و اگر دست چپ هم نداشته باشد پای او به جای دست قصاص می‌شود، ولی این قاعده در مورد سایر اعضا مثل گوش و چشم صدق نمی‌کند. اگر قاضی تشخیص دهد قطع یا جرح عضو عمدی است مصدوم می‌تواند تقاضای قصاص کند. در این صورت اگر مجرمیت ضارب اثبات شود با رعایت شرایطی قصاص خواهد شد.

در مورد قصاص علاوه بر تساوی در محل اعضا، باید آن‌ها از نظر سالم بودن هم با یکدیگر مساوی باشند. برای همین در بعضی جراحت‌ها و سوختگی‌ها یا در مورد شکستگی استخوان‌ها که ممکن است قصاص موجب مرگ مجرم شود یا بیشتر از صدمه‌ای که وارد کرده صدمه ببیند به جای قصاص از او دیه گرفته می‌شود.
 

صرف‌نظر کردن از قصاص

در این میان گاه اتفاق می‌افتد یا شاکی از قصاص صرف نظر می‌کند یا شرط تساوی محقق نمی‌شود که در این صورت ضارب به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم می‌شود. طبق قوانین آیین دادرسی کیفری، این میزان حبس با تحقق چهار شرط اتفاق می‌افتد؛ یکی اینکه صدمه وارده موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضو مصدوم شود، صدمه وارده منتهی به مرض دائمی فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع مصدوم شود، صدمه وارده منجر به از بین رفتن عقل مصدوم شود و قاضی تشخیص دهد که اقدام مجرم باعث اخلال در نظم و امنیت عمومی شده یا موجب شود وی یا دیگران جری و گستاخ شوند. حالا اگر چنین آسیب‌هایی پیش نیامده باشد ولی مجرم هنگام ایجاد صدمه از اسلحه یا چاقو یا ابزاری شبیه این‌ها استفاده کرده باشد به ۳ ماه تا یک‌سال حبس محکوم خواهد شد.

پیشنهادی :    وکیل برای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت + دادخواست و حکم

 

مجازات نزاع دسته جمعی

گاهی اوقات درگیری‌ها به صورت دسته‌جمعی است. در این موارد قانون‌گذار برای هر فردی که از در منازعه شرکت کرده است، چه آسیب‌ دیده باشند و چه آسیب وارد کرده باشند، مجازات مقرر کرده است. این مجازات صرفاً به خاطر حضور و شرکت آن‌ها در درگیری است.

در صورتی که منازعه منتهی به نقص عضو شود، هر یک از شرکت‌کنندگان به حبس از شش ماه تا سه سال و اگر منازعه منتهی به ضرب و جرح شود، هر یک به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهند شد. معمولا شرکت‌کنندگان در منازعه مدعی می‌شوند که برای میانجیگری یا دفاع از خود وارد درگیری شده‌اند که اثبات این امر بر عهده آن‌ها و تشخیص آن با قاضی است. اگر دادگاه اقدام شخصی را دفاع مشروع تشخیص دهد، از مجازات‌های مقرر گفته شده در بالا معاف هستند.
 

 

 تفاوت دفاع مشروع با نزاع دسته جمعی

در قانون مجازات اسلامی موردی تحت عنوان دفاع مشروع پیش‌بینی شده است که در این دفاع اگر ثابت شود که فرد برای دفاع از خود در مقابل ضارب ایستادگی کرده است و اگر فرد ضارب زخمی یا کشته شود، دفاع مشروع محسوب می‌شود. البته با شرایطی خاص که در قانون نیز به آن اشاره شده است، از جمله این که دفاع با نوع حمله متناسب باشد و همچنین امکان گریز از صحنه جرم وجود نداشته باشد.

اگر فرد برای دفاع از خود مهاجم را زخمی کند یا به قتل برساند، قابل مجازات نیست البته با شرایطی که مطرح شد. لازم به ذکر است که نظر نهایی و نوع دفاع بستگی به تشخیص قاضی دارد. در این میان اگر فرد مدافع برای دفاع از خود، سلاح فرد مهاجم را در اختیار بگیرد و با همان سلاح به فرد مهاجم ضربه و صدمه‌ای وارد کند، دیگر شامل دفاع مشروع نخواهد بود. چرا که با حمله تناسبی ندارد.

 

فرق منازعه و نزاع جمعی

جرم منازعه و شرکت در نزاع دسته‌جمعی جرمی جداگانه است که در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است. اگر در تیتر روزنامه‌ها و نشریات با این عبارت برخورد ‌کردید که: «شرکت در نزاع منجر به قتل شد»، مراد وقوع همین جرم است. به عبارتی شرط تحقق شرکت در نزاع دسته‌جمعی این است که نحوه و کیفیت فعل مجرمانه اشخاص حاضر در منازعه نامعلوم باشد. زیرا اگر بتوان مرتکب اصلی را شناخت، با او در حدود مواد راجع به ضرب و جرح عمدی رفتار خواهد شد.

در ضمن این جرم در صورتی واقع می‌شود که شخصی در منازعه و درگیری دخالت کرده باشد، هر چند خود مرتکب صدمه‌ای به کسی نزند. بنابراین صرف شرکت در نزاع و تحقق نتایجی مثل قتل، نقص عضو یا ضرب و جرح، سبب محکومیت هر یک از مرتکبان به کیفرهای قانونی است خواهد شد. ضرورتی ندارد که شرکت‌کننده در نزاع، خود نیز ضرب و جرحی وارد کرده باشد. 

برابر قانون مجازات: هر یک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم می‌شوند: 
۱- در صورتی که نزاع منتهی به قتل شود، به حبس از یک سال تا سه سال. 
۲- در صورتی که منتهی به نقص عضو شود، به حبس از ۶ ماه تا سه سال.
۳- در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود، به حبس از سه ماه تا یک سال.
به دلیل تاثیری که درگیری‌ها و منازعات دسته‌جمعی بر امنیت، آسایش و نظم خانواده دارد، قانون‌گذار به صورت جداگانه این مورد را جرم‌انگاری کرده و برای آن مجازات حبس در نظر گرفته است. بنابراین بهتر است افراد قبل از درگیر شدن با هم کمی به عواقب آن فکر کنند.

پیشنهادی :    ویژگی های گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی

 

 

پرونده عملی ضرب و جرح عمدی

شروع شکایت ضرب و جرح در دادسرا

شاکی با وکالت فردی، شکایتی به شرح ذیل علیه متهم به دادسرای ناحیه ۱۲ تقدیم کرد: موکلم (شاکی) با مشتکی‌عنه در حال صحبت بود که ناگهان وی با گاز اشک‌آور فلفل به موکلم حمله‌ور شده و سپس اقدام به ضرب و شتم عمدی کرد. موکلم از ناحیه لب، چشم، کتف و پهلو مصدوم شد. همچنین متهم با استفاده از الفاظ رکیک، وی را در حضور مردم مورد فحاشی قرار داد لذا تقاضای تعقیب و کیفر متهم را دارم.
 

 ارجاع پرونده ضرب و جرح به کلانتری

پرونده در همان تاریخ توسط معاونت ارجاع دادسرا برای کسب اظهارات شاکی و شهود وی و نیز احضار متهم و کسب اظهارات وی همچنین ارشاد شاکی به پزشکی قانونی، به کلانتری ارجاع شد.وکیل شاکی، شکایت خود را طبق شکواییه فوق مطرح و آقای مجید عبدی را به عنوان شاهد معرفی کرد.
 
 

اظهارات شاهد پرونده ضرب و جرح

شاهد اظهار کرد: در روز حادثه در خانه شاکی بودم و سپس از منزل خارج شدیم تا به سمت خیابان انقلاب برویم. چند قدمی که رفتیم، آقایی از پشت سر به ما نزدیک شد و علی (شاکی) را صدا کرد که وی ایستاد و من آرام آرام به حرکت خود ادامه دادم. چند قدمی که رفتم، به پشت سر خود نگاه کرده و دیدم که علی بر زمین افتاده و متهم در حال کتک زدن وی است. به سرعت به سمت آنها رفتم اما فرد ضارب فرار کرد.
 

اظهارات متهم ضرب و جرح

متهم پس از حضور در کلانتری اظهار کرد: هنگامی که به کلانتری مراجعه کردم، فهمیدم شاکی اینجانب کسی است که تا به حال وی را ندیده‌ام و خانه‌اش را بلد نیستم؛ پس چطور با وی درگیری داشته‌ام، خدا می‌داند. وی ادامه داد: در ضمن این را هم فهمیدم وی همان شخصی است که حدود سه ماه پیش بابت ضرب و شتم و شکستن دندان و انگشت خواهرم، از او شکایت کردیم و پرونده در حال نتیجه‌گیری است. در حقیقت این فرد وقتی فهمید که پرونده در دست نتیجه‌گیری است، این ادعا را مطرح کرد که دروغ محض است.
 

گزارش پزشکی قانونی

گزارش واصل از پزشکی قانونی به شرح ذیل است:
۱) جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست.
۲) جراحت حارصه مخاط لب تحتانی. 
۳) از ناحیه گردن و لگن متالم است.
 

اعاده پرونده به دادسرا

پرونده پس از اعاده به دادسرا به شعبه چهارم دادیاری ارجاع شد و قاضی دستور داد شاکی به همراه شاهد خود و متهم احضار شوند.شاکی به همراه شاهد خود در شعبه حاضر شدند و شاهد مشابه اظهارات قبلی خود را بیان کرد. شاکی نیز همان اظهارات قبلی خود را عنوان کرد و در پاسخ به سوال قاضی که آیا متهم را می‌شناسید؟ اظهار کرد که آشنایی خیلی دوری با او دارم و فقط اسم او را شنیده‌ام، او یک دوست خانوادگی بود و بار اول بود که وی را دیدم.
  اظهارات متهم در دادسرا
متهم نیز مشابه اظهارات قبلی خود را بیان و اظهار کرد: وی (شاکی) قبلاً مزاحم خواهر من شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود که من این اواخر، موضوع را فهمیدم. در حقیقت اصلاً وی را نمی‌شناسم، خانه او را بلد نیستم و اتهامات وارده را نیز قبول ندارم.
 

 صدور قرار کفالت ۶۰ میلیون ریالی

دادیار شعبه چهارم قرار کفالت به مبلغ ۶۰ میلیون ریال صادر کرد و عموی متهم کفیل وی شد و متهم با قرار قبولی کفالت آزاد شد.

صدور قرار مجرمیت از سوی دادیار 

قرار مجرمیت در خصوص اتهام مشتکی‌عنه (متهم پرونده) دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و استفاده از گاز اشک‌آور از سوی دادیار دادسرا صادر شد. 

صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به مجتمع قضایی

همچنین کیفرخواستی صادر و پرونده به مجتمع قضایی ولیعصر ارجاع و به شعبه ۱۰۰۵ ارجاع شد. قاضی پس از ملاحظه پرونده دستور تعیین وقت صادر و وقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ شد.

پیشنهادی :   قانون وکالت - ماده 19

 تشکیل جلسه و عدم حضور متهم

جلسه تعیین‌وقت شده تشکیل شد اما علی‌رغم ابلاغ قانونی، متهم در جلسه حاضر نشد. وکیل شاکی اظهار کرد که موکلم با متهم در حال صحبت بود که مشاجره و بحث بالا گرفت و متهم با استفاده از گاز اشک‌آور فلفل و ضرب و شتم موکلم را مصدوم کرد و متواری شد.قاضی از شاکی پرسید که نحوه درگیری خود را توضیح دهید؟شاکی در پاسخ گفت: با یک دختری نامزد بودم و می‌خواستم با وی ازدواج کنم. بعدها فهمیدم وی مناسب من نیست. متهم پرونده، عموی آن دختر است. یک روز که می‌خواستم دوستم را که به خانه‌ام آمده بود، بدرقه کنم، متهم جلو آمد و با من درگیر شد. هنگامی که دوستم این صحنه را دید، برای کمک به من بازگشت اما متهم فرار کرد. قاضی از شاکی پرسید که چرا اظهارات شما با اظهارات شاهدتان فرق دارد که شاکی اظهار کرد: در هنگام شهادت او من حضور نداشتم و اطلاعی ندارم.
 

اظهارات وکیل شاکی

وکیل شاکی اظهار کرد: متهم در دفاعیات خود در دادسرا مطرح کرد که شاکی، خواهرش را مورد ضرب و شتم قرار داده و به همین دلیل در دادسرا، پرونده دارند. بنابراین همین مقدار انگیزه برای کتک زدن کافی بوده است.
 

اعلام ختم رسیدگی در دادسرا

قاضی با عنایت به مراتب فوق و با توجه به مجموع محتویات پرونده و تحقیقات انجام‌شده، ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای کرد:در خصوص اتهام آقای «ع» دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع مفاد کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۲ تهران و شکایت آقای«ب» با وکالت آقای«م»  دادگاه با توجه به مجموع محتویات پرونده، تحقیقات انجام‌شده، گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شاکی و وکیل وی در جلسه دادگاه و عدم حضور متهم در جلسه دادگاه با ابلاغ قانونی، وقوع بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم تشخیص و نامبرده را از بابت جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست و مخاط لب تحتانی مجموعاً به دو و نیم شتر در حق شاکی محکوم می‌کند؛ اما درباره اتهام دیگر وی دائر بر استفاده از گاز اشک‌آور مواد اسیدی با توجه به محتویات پرونده باید گفت به لحاظ عدم کشف آن و عدم اظهار نظر پزشکی قانونی در این مورد به لحاظ فقدان دلیل کافی به استناد اصل ۳۷ قانون اساسی حکم تبرئه وی را صادر و اعلام می‌شود رای صادره غیابی و ظرف مهلت ۱۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه است.
 

تحلیل پرونده عملی ضرب و جرح

با بررسی اوراق پرونده مشخص شد که در خصوص بزه ایراد صدمه عمدی بدنی، همه تشریفات قانونی از جمله اقدامات دادسرا انجام و متهم احضار شد. با وصف انکار شدید وی و با توجه به تناقض‌گویی‌های نامبرده و وجود انگیزه‌های تلافی‌جویانه، ادعای شاکی مقرون به صحت است و از آنجایی که در امور کیفری به دلیل اصل تفسیر مضیق و تفسیر به نفع متهم نمی‌توان با احتمالات متهم را محکوم کرد، نامبرده به دادسرا احضار که با قرار کفالت ۶ میلیون تومانی آزاد شد. لازم به ذکر است که مبلغ وجه‌الکفاله می‌بایست مساوی یا بیشتر از میزان دیه ادعایی شاکی باشد. یکی از عللی که ارتکاب بزه از جانب متهم را تقویت می‌کند، عدم حضور وی در جلسه دادگاه بوده است. همچنین اظهارات متهم در مرحله کلانتری مبنی بر تجاوز به خواهر وی مشمول حد قذف است که در صورت پیگیری شاکی در کلاسه‌ای مجزا امکان صدور رای محتمل است. من حیث‌المجموع دادنامه صحیحاً صادر شده است؛ چرا که صرف نظر از شکایت شاکی و اظهارات متهم، باید گفت که شهادت شهود و گزارش مرجع انتظامی جملگی انتساب بزه به متهم را ثابت می‌کند. پیشنهاد می‌شود متهم برای حصول حکم برائت با تعرفه شهود معارض عدم حضور خویش در تاریخ درگیری در محل حادثه را برای دادگاه محرز کند تا از آن طریق مستمسک برائت خویش قرار دهد. 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *