نظریه مشورتی

نظریه مشورتی شماره ۳۷۵ مورخ ۳۱۱-۱/۱۸۶-۹۳

سوال
احتراما درخصوص ماده۵۴۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۹۲ ابهامی مبنی بر اینکه دیه متوفی جزء ماترک می اشد یاخیر؟ برای اینجانب وجود دارد به نظر اینجانب با توجه به دلایل مشروحه ذیل دیه جز ماترک نمی اشد:
۱-در زمانی که دیه جز ماترک قلمداد می شد نصی درخصوص موضوع وجود نداشت وبرمبنای اصول عملیه درموضع شک عمل می د ولیکن درقانون مجازات اسلامی سال۹۲ به صراحت عنوان داشته دیه متوفی حق اولیاءدم است ثانیا در ادامه نیز عنوان داشته احکام وآثارمسئولیت مدنی یا ضمان را دارد که نشان دهنده این موضوع می اشد دیه نوعی خسارت می باشد و ازآنجائیکه ترکه متوفی قابلیت وارد شدن خسارت را ندارد پس به نوعی خسارت وارده به اولیاءدم می باشد.
۲-باعنایت به منطوق صریح ماده۵۴۲ ق.م.اجدیدالتصویب مشاهده می ود قانونگذار به صراحت درمقام روشن نمودن تکلیف دیه ای که به سبب جنایت بر ذمه جانی تعلق گرفته است با ذکر دوحالت می شد :
حالت اول:حالتی است که علیرغم ایراد جنایت شخص مجنی علیه زنده می ماند که در اینصورت طبق حکم صریح ماده مذکور دیه مقررحق شخص نامبرده وداخل در مالکیت او میباشد .
حالت دوم:صورتی است که به سبب ایرادجنایت(شبه عمد)فرد مجنی علیه به قتل می رسد که در این صورت نیز با تاسیس مقنن درماده مذکور دیه مقررحق اولیاء دم تلقی شده ومستقیما وارد درمالکیت اولیاءدم مقتول می گردد.
۳-قانونگذار درمواد مختلف اراده خود را مبنی بر جدا داشتن ماترک ودیه مقتول بیان نموده ازجمله تعریف مفهوم ماترک با ملاک از ماده۸۴۳ قانون مدنی که عنوان داشته وصیت به زیاد بر ثلث ترکه نافذ نیست ماده۸۴۵ ق .م میزان ثلث به اعتبار دارایی موصی درحین وفات معین می شود نه به اعتبار دارایی او درحین وصیت که با اندکی مداقه می بینیم مفهوم دیه خارج از ماترک متوفی می باشد چرا که ماترک با فوت مسترد می گردد این در حالی است که دیه شخص متوفی بعد از فوت مستقر می گردد پس سبب اشتغال ذمه جانی پس از ایراد جنایت وبدیهی است که دیه متوقف برفوت است به عبارت دیگر دیه داخل در ماترک نمی باشد وبه صراحت ماده۴۵۲حق مستقیم اولیاءدم می باشد.
۴-تبصره ماده۴۵۲ ورثه مقتول به جز بستگان مادری به نسبت سهم الارث از دیه مقتول نیز ارث می برند کیفیت تقسیم دیه بین اولیاءدم را بیان نموده است درصورتی که تبصره ذکر نمی گردید دیه به نحو مساوی تقسیم می گردید بنا بر اصول و در راستای تقسیم دیه بین اولیاءدم مبادرت به تاسیس جدیدی نموده است و به صورت گزینشی از قواعد ارث پیروی کرده است لذا موضوع دیه را خارج از ماترک متوفی دانسته وطریق جدیدی را برای تقسیم آن نیز پیش بینی نموده است بدیهی است اگرقانونگذار مفهوم دیه را داخل در ماترک متوفی می دانست تقسیم آن را طبق قواعد ارث دانسته ومبادرت به حکم جدید نمی نمود و ذکر این عنوان (ورثه مقتول به جز بستگان مادری) تخلف از قاعده بدون دلیل میباشد که حاکی از این امر است که ازقواعد ارث پیروی نمی نماید.
۵- درماده۴۵۱ درقتل خطای محض یا شبه عمد عنوان داشته قاتل از دیه وی ارث نمی برد که مفهوم مخالف آن نیست که از اموال مقتول ماترک ارث می برد که حاکی از این امر می باشد که دیه از ماترک جدا می باشد والا قانونگذار از قواعد ارث تخطی نمی نمود که دلیل خلاف قاعده عمل نمودن این است که دیه جز ماترک نمی باشد اگرچه قانونگذار کلمه ارث می برد را با مسامحه بیان نموده نمی توان استدلال و روح قوانین را نادیده گرفت وبسنده به این کلمه نمود و از تاسیس جلوگیری نمود.

پیشنهادی :   نظریه مشورتی شماره 1255-95-7 مورخ 1395/05/30

نظریه مشورتی :
این که دیه جزء ماترک محسوب می شود، هم، عقیده فقها است و هم مستنبط از مواد قانونی از جمله ماده ۳۵۲ و نیز تبصره ۴۵۲ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و اجتهاد در برابر نص ممنوع می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *