نظریه مشورتی شماره ۶۶۸/۹۵/۷ مورخ ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
استعلام :
احتراماً وفق ماده ۴۴۲ از قانون آئین دادرسی کیفری در تمام محکومیت های تعزیری در صورتی که دادستان از حکم صادره درخواست تجدیدنظر نکرده باشد محکومٌ علیه می تواند پیش از پایان مهلت تقاضای تخفیف مجازات کند از طرف دیگر فلسفه وجودی ماده قانونی مارالذکر کاهش یک مرحله از دادرسی و تسریع در رسیدگی و قطعیت آراء می باشد و این ماده قانونی ناظر به مواردی است که پرونده امر با وجود قابلیت تجدیدنظرخواهی محکومٌ علیه به لحاظ عدم تجدیدنظرخواهی ازسوی دادستان و شاکی خصوصی یا استرداد تجدید نظر از سوی نامبردگان قابلیت طرح درمرجع تجدیدنظر را نداشته باشد در حالی که جرائم موضوع صلاحیت شعبه دادگاه کیفری یک فقط در دیوان عالی کشور قابلیت فرجام خواهی دارند نه قابلیت تجدیدنظرخواهی (رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر یک مرحله دادرسی است) وهمان طوری مستحضر هستید شعب دیوان عالی کشور دادگاه تلقی نمی شوند تا اظهارنظر قضایی ایشان دادرسی محسوب شود و آن شعب صرفاً به طور شکلی در خصوص مجازات معین درحکم از سوی دادگاه های کیفری یک قابلیت اعمال ماده ۴۴۲ قانون آئین دادرسی کیفری را نداشته باشد و فی الواقع قانونگذار بنا به اهمیت جرائم مهمی که رسیدگی به آن را درصلاحیت این چنین دادگاه هایی قرار داده اعمال تخفیف مجازات را در خصوص این گونه جرائم شامل مرتکبین آن نداند و اقتضا دارد در این خصوص ارشاد لازم معمول گردد که آیا اعمال ماده قانونی یاد شده پس از اسقاط حق تجدیدنظرخواهی محکومٌ علیه و عدم اعتراض از سوی دادستان قابلیت طرح در دادگاه های کیفری یک جهت اعمال تخفیف مجازات را دارد یا خیر.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
فلسفه وضع ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اصلاحات و الحاقات بعدی، جلوگیری از تجدید نظر خواهی بیمورد است، که این امر در کلیه مواردی که پرونده در مراجع عالی اعم از دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور مطرح میگردد، میتواند مصداق داشته باشد و لذا مقنن نیز به منظور بیان مراد خود از وضع ماده، از عبارت “تمام محکومیتهای تعزیری” استفاده کرده که درخصوص جرایم تعزیری که در دیوانعالی کشور مورد رسیدگی فرجامی واقع میشود نیز قابل انطباق است و لذا منظور از کلمه “تجدیدنظر” در ماده ۴۴۳ قانون فوقالذکر، اعم از این است که پرونده امر قابلیت طرح در دادگاه تجدیدنظر یا دیوانعالی کشور را داشته باشد و استفاده از کلمه “تجدیدنظر” در برخی مواد این قانون مانند ماده ۴۳۴ که در مفهوم عام آن (اعم از فرجامخواهی و تجدیدنظر خواهی به معنای خاص) نیز موید این نظر است، مضافاً به اینکه تفسیر قوانین جزایی به نفع متهم نیز اقتضای برخورداری وی از ارفاقات قانونی نظیر ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری را دارد.