نظریه مشورتی

نظریه مشورتی شماره ۷/۹۹/۱۸۸۹ مورخ ۱۴۰۰/۰۳/۸

استعلام :
۱-نظر به این‌که سابقاً دادگاه حقوقی یک در مقام تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه‌ای از دادگاه صلح اظهارنظر نموده است ودر حال حاضر شخصی به عنوان معترض ثالث نسبت به دادنامه‌ی اخیر دادخواست اعتراض ثالث مطرح نموده این موضوع مورد اختلاف است که دادگاه جانشین دادگاه حقوقی یک سابق در حال حاضر کدام دادگاه می‌باشد؟ (شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی یا شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان) ۲-در مطالبه اجرت‌المثل ایام زندگی مشترک توسط زوجه بار اثبات تبرعی بودن یا نبودن عمل انجام شده بر عهده کدام یک از زوجین می‌باشد و آیا اجرت‌المثل ایام زندگی مشترک با نحله قابل جمع می‌باشد؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
۱- رسیدگی به اعتراض ثالث به رأیی که دادگاه حقوقی یک سابق در مقام تجدید نظر نسبت به رأی دادگاه صلح سابق صادر کرده است، بر عهده دادگاه تجدید نظر استان است که جانشین دادگاه حقوقی یک سابق در رسیدگی تجدید نظر محسوب می‌شود. ۲الف) در فرض سؤال گرچه با توجه به مواد ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی اصل اولی عدم قصد تبرع است؛ اما در جامعه کنونی ما ظهور عرفی بر آن است که زوجه به لحاظ روابط عاطفی و با نیت استحکام بخشیدن به آن به قصد اجرت‌المثل نسبت به انجام امور منزل اقدام نمی‌کند. با این حال احراز موضوع در هر مورد با دادگاه رسیدگی‌کننده است. ۲ب) مبنای قانونی تعیین نحله بند «ب» تبصره ۶ ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام است که به موجب آن، نحله برای مواردی مقرر شده است که قانوناً امکان تعیین اجرت‌المثل ایام زوجیت میسر نباشد؛ بنابراین با تحقق شرایط قانونی، نحله بدل از اجرت‌المثل تلقی می‌شود و نهادهای یادشده قابل جمع نیستند. رأی وحدت رویه شماره ۷۷۹ مورخ ۱۵/۵/۱۳۹۸ دیوان عالی کشور نیز بر بدل بودن نحله از اجرت‌المثل ایام زوجیت تصریح دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *