نظریه مشورتی

نظریه مشورتی شماره ۷/۹۷/۲۸۹۰ مورخ ۱۳۹۸/۰۵/۳۰

اولا، مستنبط از بند ۱۴ ماده ۳ قانون نحوه وصول برخی از در‌آمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۷۳ و اصلاحات بعدی، دادگاه بدوی باید در هر حال، پیش از صدور حکم نسبت به تعیین بهای خواسته اقدام و پس از صدور حکم بلا‌فاصله نسبت به اخذ هزینه دادرسی دستور لازم را صادر نماید. زیرا، تعیین بهای خواسته در قابلیت تجدیدنظر یا عدم آن و نیز میزان هزینه تجدیدنظرخواهی موثر است؛

ثانیا، قرار کارشناسی که در اجرای بند ۱۴ ماده ۳ قانون مذکور و به منظور تعیین میزان خواسته صادر می­شود، به سبب آن­که در مقام رسیدگی دادگاه و جمع­آوری ادله نمی­باشد، قرار قرینه تلقی نمی­شود و در صورت عدم ایداع دستمزد کارشناس از سوی خواهان ضمانت اجرای مذکور در ماده ۲۵۹ قانون آیین دادرسی دادگاه­های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ (ابطال دادخواست به وسیله دادگاه) نیز قابل اعمال نیست بلکه هرگاه خواهان در این باره اقدام نکند از آن­جا که به لحاظ عدم ایداع دستمزد کارشناسی، تعیین بهای خواسته که از وظایف خواهان است میسر نشده است، دادگاه پرونده را به دفتر اعاده می­کند تا وفق ماده ۵۴ آن قانون اقدام شود؛

پیشنهادی :   نظریه مشورتی شماره 7/99/1382 مورخ 1382-66-99

ثالثا، کارشناس در مقام تعیین بهای خواسته، باید صرف­نظر از عامل ورود خسارت، خسارت ادعایی خواهان را برابر قرار صادره دادگاه تعیین کند و اگر از نظر کارشناس خسارتی وارد نشده باشد، به نظر می­رسد به سبب ممکن نبودن اعمال بند ۱۴ ماده ۳ قانون فوق­الذکر، دفتر باید به دستور دادگاه اخطار رفع نقص مبنی بر تقویم خواسته را خطاب به خواهان صادر کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *